سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مستان ِ عاشق

محبوب ترینِ شما نزد خداوند، نیکْ کردارترینِ شماست . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

نگارش شده به دست: اهورا هخا

((سپیده دم انسانیت ...)) بخش نخست
دوشنبه 87 بهمن 28 12:37 صبح

این تصویر که نمایند? جغرافیای محل کشف بقایای مورد بحث این مقاله است از منزلگاه اینترنتی مجل? تایم برداشته شده است

حدوداً 6 میلیون سال قبل بود که اجداد میمون نما و جنگل نشین انسان توانستند بر دو پای خود بایستند و راه بروند ...

 

منطق? ‹‹ اَواش میانه2 ›› ، درکشور اتیوپی و در حدود 80 کیلومتری شمال شرقی ‹‹ آدیس آبابا ›› ، منطقه ای است بسیار گرم و بدآب وهوا و غیر قابل سکونت ؛ سرزمینی است خشک و سنگلاخ ؛ گاه رودی در کناری دیده می شود و درختانی که فرصت یافته اند بر کران? آن برویند خودنمایی می کنند تا چهر? خشک این زمین را بر هم زنند . گهگاه نیز برکه هایی موقت در گوشه و کنار آن شکل می گیرند که دوامی ندارند . بخشهایی از سطح زمین پوشیده از گدازه های سرد و سخت است و بارانی که هر سال دوبار سیل آسا از راه می رسد و تپه ها را می فرساید و رسوبات آن را بر سر این گدازه ها می نشاند تا به تدریج روی آنها را بپوشاند و بیشتر و بیشتر مدفونشان کند . امروز چنین چشم اندازی پیش روی ما گسترده است اما 5 تا 6 میلیون سال پیش چهر? آن به کلی دیگرگون بوده است . نیروهای زمین ساختیِ دست اندرکار در آن دوران گاه این منطقه را به لرزه در می آورده و باعث فعالیتهای آتشفشانی می شده و جدای از آن ، زمین ناحیه را نیز به ارتفاعی حدود 1.5 کیلومتر بالاتر از سطح امروزی آن رانده بوده است . درنتیجه آب و هوای اینجا در آن هنگام خنک تر و مرطوب تر بوده ، درختان و بوته ها و چمنزارها سراسر آن را می پوشانده اند . طبیعی است که چنین سرزمین حاصلخیزی حیات جانوری پررونقی را نیز در دل خود می پرورانده است . جانوران نام آشنایی مثل فیلهای قدیمی و خرسهای غول پیکر و خلاصه از اسب و کرگدن گرفته تا خوک و موش و صدالبته میمونها در اینجا زندگی می کرده اند . به جز این حیوانات ، بسیاری پستانداران ناآشنای دیگر هم بوده اند که مدتها همراه بقیه به زندگی خود ادامه دادند اما امروز دیگر نسلشان منقرض شده است . در آن روزگار دست طبیعت آنگونه که دلش خواسته در نسل بشر دستکاری کرده تا شاید یکی از بزرگترین تحولات تکاملی انسان را در همین جایگاه رقم بزند . پیدا شدن یک گون? جدید از رست? نخستیان مربوط به حول و حوش همین دوران و همین جا در شرق آفریقا است ؛ گونه ای که با اینکه آنچنان از اسلاف میمون سانش قابل تمیز نبود اما یک تفاوت اساسی با آنها داشت و آن اینکه به جای جست زدن بر چهار دست و پا ، بر دو پایش می ایستاد و گام بر می داشت . دیگر اعضای خانواده که هنوز با سختی بر دست و پای خود حرکت می کردند هرگز نتوانستند از خاک فاصل? چندانی بگیرند و هیچگاه باهوش تر از آنچه بودند نشدند . اما این گون? جدید راه خود را آغاز کرده بود . هرچند میلیونها سال به درازا کشید اما در طی این مدت مدید هرچه می گذشت نوادگان او صاحب مغزی بزگتر و پیچیده تر می شدند و آنقدر گذشت تا دولت-شهرهای سومری پا به عرص? وجود گذاشتند و حکومتهای ایران و روم پدید آمدند و موتسارت چشم به این دنیا گشود و دست آخر نوبت به ما مردمان امروز رسید . اینها خطوط بسیار کلی خط سیر تکامل بشر است ، روندی که کلیات آن را اکثر دانشمندان چندده سال است که پذیرفته اند اما هنوز کسی نتوانسته به دقت تعیین کند که چه هنگام و چگونه و چرا نخستین گام در جدا شدن شاخه ای که به انسان امروزی انجامید طی شده است .

چند سال پیش یعنی در سال 2001 میلادی ، گزارشی از کشفیات مربوط به منطق? فوق الذکر در اتیوپی ، در نشری? نیچر ، روز 12ام جولای همان سال چاپ شد که امید به یافتن پاسخ این پرسشها را در دل دیرین شناسان قوت بیشتری بخشید . در اینجا از کمّ و کیف آنچه پژوهشگران دیرین شناسی موفق شدند در طی این برنام? اکتشافی در بار? نیاکان بسیار دور انسان امروزی بیابند آگاه می شویم :

یک دانشجوی دور? تحصیلات تکمیلی دانشگاه ‹‹ بِرکْلی ››  کالیفرنیا به نام ‹‹ یُهانِّس هایلی سِلاسی3 ›› ( که البته با آن امپراتور مشهور هیچ نسبتی ندارد! ) ، حین انجام فعالیتهای تحقیقاتی در یک گروه بین المللی که دانشمندان آمریکایی و اتیوپیایی مشترکاً رهبری آن را بر عهده داشتند ، موفق شد بقایایی را کشف کند که تا آنجا که دانسته های علمی روز معلوم می دارد ، ممکن است ازآنِ کهن ترین اجداد انسان باشد .  موجودی به قد و قوار? شامپانزه که در حدود 5.8 تا 5.2 میلیون سال قبل در جنگلهای کشور حبشه زندگی می کرده است . این زمان تقریباً یک و نیم میلیون سال کهن تر از قدیمی ترین نمونه ای است که تا پیش از این کشف در اختیار بود . تخمینی که دانشمندان برای زمان جدایی شاخ? انسانها از میمونها فرض می کنند نیز چیزی در همین حدود است . به زعم انسان شناسی به نام ‹‹ اُووِن لاوْجوی4 ›› از دانشگاه ایالتی ‹‹ کِنت ›› در ‹‹ اُهایُو ›› : " پیدا شدن سنگواره ای که متعلق به زمان انشعاب انسان از خانواد? اصلی اش باشد به راستی هیجان انگیز است . از زمان داروین تا کنون مردم همیشه به این فکر می کنند که کی و چرا  روزی از روزها انسان بر روی دو پای خود ایستاد ؟ برای دیرین شناسی مثل من یافتن پاسخ این پرسشها در حد یک رؤیا بود اما اکنون انگار به واقعیت پیوسته است . "

مطابق معمول یک چنین اکتشافاتی باید گفت که این بار هم هایلی سلاسی بدون قصد و برنامه ریزی قبلی موفق به یافتن این سنگواره ها شد . او در پی دریافتن و درک بهتر نحو? تغییرات و فعالیت سامانه های زیستی منطقه در دوران باستان بوده است که به این کشف غیر منتظره نایل می شود . آنگونه که خود می گوید : " من حتی فکر پیدا کردن گونه ای از خانواد? آدمیان ( یا انسان گونه ها5 ) را هم نمی کردم . من فقط می خواستم مقداری استخوانهای مهره داران قدیمی را پیدا کنم تا بتوانم پایان نامه ام را تکمیل کنم ." در هر حال وی در دسامبر1997 ، در محلی به نام ‹‹ اَلَیلا6 ›› ، بر زمین سنگلاخ منطقه قطعه ای از استخوان آروار? زیرین یک جانور را پیدا کرد و ماجرا به زبان خود او از این قرار است : " تازه پنج دقیقه بود که ما به آنجا رسیده بودیم و من تکه ای از استخوان فَکّ یک جاندار را پیدا کردم ، اما تا یک سال بعد از آن هم که استخوانهای بیشتری یافتیم و من به بررسی جدی آنها پرداختم نفهمیده بودم که واقعاً چه چیز ارزشمندی به دست آورده ام . "

گروه تحقیقاتی آنها در مجموع یازده نمونه از چندین محل بدست آورد که دست کم متعلق به پنج تا از آن موجودات بوده است و شامل همان استخوان آرواره و بقایای دندانها بر روی آن و نیز چند دندان مجزا و چندین استخوان دست و پا و سه تکه استخوان بازو و یک استخوان ترقوه می شود . از بخت خوش ، این سنگواره ها در میان رسوبات و لابلای لایه های خاکستر آتشفشانی به دام افتاده بود و این امکان وجود داشت که با استفاده از یک روش قدمت یابی به نام ‹‹ آرگون-آرگون ›› بتوان زمان زندگی صاحبان آنها را به دقت محاسبه کرد . لایه های مذکور در مناطقی که دچار فرسایش زیاد نشده اند هنوز هم دیده می شود و وجود آنها به دانشمندان این امکان را می دهد که تاریخ منطقه را از لحاظ زمین شناختی شناسایی کنند .  پژوهشگران به جهت حصول اطمینان بیشتر ، یک روش قدمت یابی دیگر نیز به کار گرفتند و علاوه بر آن بقایای مربوط به دیگر جاندارانی که در کنار بقایای آدم کهن دفن شده بود را نیز آزمودند و نتیج? هم? این بررسی ها اینکه قدمت اکثر این سنگواره ها در حدود 5.6 تا 5.8  میلیون سال بوده ، فقط یکی از آنها که استخوان انگشت پا می باشد و البته نقش مهمی هم در بررسی ها داشته ، چندصدهزار سال جدیدتر و کم قدمت تر از بقیه است . در پی پیکرشناسی موشکافان? این سنگواره های پراکنده ، بویژه آنچه از دندانهای این موجودات برجای مانده ، هایلی سِلاسی متقاعد شد که به راستی بازمانده های پیکر یکی از نیاکان دور انسان را کشف کرده است . این موجود اگرچه میمون نما بوده اما دندانهای نیش بالا و دندانهای آسیای کوچک پایینی او به شکلی است که نمون? آن را تنها در دندانهای تیر? ‹‹ آدمیان ›› متاخر و جدیدتر می توان یافت . این اصطلاح ‹‹ آدمیان ›› و یا معادل آن ‹‹ انسان گونه ها ›› را دانشمندان برای نامیدن خانواده و تیر? ما انسانها و پیشینیان غیرمیمونمان به کار   می برند . شکل دندانهای مذکور در سنگوار? بدست آمده با سنگواره های یافت شده از میمونهای قدیم و همینطور با میمونهای امروزی متفاوت است . نحو? سائیده شدن بعضی از دندانهای سنگواره شاهد خوبی بر جدایی آن از گروه میمونها به شمار می رود . ‹‹ تیم وایت7 ›› ، دیرین شناسی از دانشگاه ‹‹ برکلی ›› و استاد راهنمای پایان نام? هایلی سِلاسی می گوید که " دندانهای نیش بالایی هم? میمونها در حین عمل جویدن تیز می شود درحالیکه در انسان گونه ها چنین نیست . " یک نشان? دیگر ، بزرگتر بودن دندانهای عقبی نمون? بدست آمده در مقایسه با شامپانزه ها و باریک تر بودن دندانهای جلویی است که نشان دهند? عادتهای غذایی متفاوت با شامپانزه ها می باشد . بر این پایه می توان گفت که نیای کهن ما انواع غذاهای فیبری و لیف دار را مصرف می کرده ، در حالی  که شامپانزه ها معمولاً میوه ها و برگهای نرم را ترجیح می دهند .

هایلی سِلاسی استخوانها و دندانهای سنگوار? تازه را با نمونه های مربوط به ‹‹ آرْدی-پیثِکوس رامیدوس8 ›› که انسان گونه ای متعلق به 4.4 میلیون سال قبل است و در همان منطق? ‹‹ اَواش ›› مرکزی در اوایل ده? 90 میلادی کشف شده و حد نصاب قدمت سنگوار? خانواد? آدمیان را در آن زمان در اختیار داشت ، مقایسه نمود . او دریافت که این دو موجود بسیار به هم شباهت دارند اما دندانهای سنگواره ای که او یافته بود به دندان میمونها شبیه تر بود اما در عین حال با ویژگیهایی که برشمردیم تعلق آن به خانواد? میمونها را منتفی می ساخت . لازم به یادآوری است که     ‹‹ آردی-پیثِکوس رامیدوسْ ››  از سنگواره های هایلی سِلاسی کم قدمت تر و جدیدتر است .

هایلی سِلاسی با در نظر داشتن این تفاوتهای جزئی اما در عین حال بارز تصمیم گرفت که گونه ای را که یافته بود در همان گروه گون? قبلی دسته بندی کند و یا به عبارتی آن را صورتی دیگر از نوع همان ‹‹ رامیدوس ›› بداند و بر این اساس نام ‹‹ آرْدی-پیثِکوس رامیدوس کادابّا9 ›› را برای آن برگزید10. این نام برگرفته ازواژگان زبان محلی ‹‹ آفار11›› می باشد . ‹‹ آردی ›› در این زبان به معنای زمین یا کف است ؛ ‹‹ رامید ›› معنای ریشه می دهد و در این جا معنای خاستگاه و موطن از آن گرفته می شود و ‹‹ کادابّا ›› به معنای جدِّ اعلا است . پس بر اساس نامگذاریهای علمی که بعضاً عجیب و غریب هم از کار درمی آیند  نام گون? کم قدمت تر به صورت ‹‹آردی-پیثکوس رامیدوس رامیدوس›› درآمد وگون? قدیم تر ولی تازه یافته را با همان نام اما با پسوند ‹‹ کادابّا ›› نامیدند . جای تأسف است که هایلی سِلاسی و همکارانش به قدر کافی برای بازسازی ریخت دقیق ‹‹ کادابّا ›› بقایای استخوانی نیافته اند . اما دربار? او   می دانند که جثه اش به انداز? شامپانزه های معمولی امروزی بوده است که در حالت ایستاده قامتشان به طور متوسط به بیش از صدو پانزده سانتی متر می رسد . این تقریباً همان جث? وابست? نزدیکش ‹‹ آ. رامیدوس رامیدوس ›› است . اما نسبت به یکی از مادربزرگهای 3.2 میلیون سال? انسان که به نام ‹‹ لوسی ›› شناخته می شود و بقایای وی را حدود 50 مایل دورتر از همین محل و در سال 1974 یافته اند ، حدود بیست درصد بلندقامت تر به نظر می رسد ؛ بدین معنی که همراستایی بیشتری با خط سیر تکامل بشر دارد . حجم مغز ‹‹ کادابّا ›› و همینطور نسبت طول بازوها و پاهایش به طول کل بدن نیز احتمالاً همانند شامپانزه ها بوده است . اما نکت? مهم در اینجاست که برخلاف شامپانزه ها و یا دیگر میمونهای امروزی که بر چهار دست و پا حرکت می کنند ، کادابّا به احتمال قریب به یقین راست قامت بوده و بیشتر اوقات خود را بر روی دوپا راه می رفته است . این نکته از استخوان یک اینچی بند انگشت پای او دریافته می شود . روش راه رفتن و حرکت کردن  رو به جلو در یک نخستی دوپا ( مانند انسان! ) اینگونه است که پنج? پا را بر روی زمین نگه می دارد و پاشنه را بلند می کند . در این نحو? حرکت ، پنج? پا آخر سر از روی زمین جدا شده باعث می شود که استخوانهای بخش میانی کف پا شکل خاصی به خود بگیرند و این شکل را به راحتی می توان در استخوان یافت شد? انگشت پا مشاهده کرد . هایلی سِلاسی در این مورد چنین توضیح می دهد : " اگر شما استخوان دست و پای یک شامپانزه را با هم مقایسه کنید ، خواهید دید که تفاوت چندانی ندارند چراکه هردو برای یک منظور به کار گرفته می شوند " ، که مقصود عمل گرفتن است ، و او می افزاید که " در انسان گونه ها  انگشتان دست و پا به هیچ وجه مانند یکدیگر نیستند  " .

هنوز نحو? راه رفتن این انسان گونه دقیقاً معلوم نیست ولی می توان گفت که با تفاوتهای استخوان بندی آن با انسان امروزی طبعاً نحو? راه رفتن او نیز متفاوت بوده است . ریزه کاریهای زندگی ‹‹ کادابّا ›› در پرد? حدس و گمان باقی می ماند اما شکی نیست بسیاری از رفتارهای او همانند شامپانزه های کنونی بوده است . احتمالاً گاهی وقت خود را روی درختها می گذرانده و شاید در دسته های اجتماعی بزرگ زندگی می کرده که از هردو جنس نر و ماده تشکیل می شده است . نرهای هر دسته نیز به جای نزاع با هم بر سر تصاحب ماده ها ، با هم یکی بوده اند تا گروه را در برابر حمل? درندگان محافظت کنند و با هم به جستجوی خوراک بپردازند و گاهی هم دست جمعی شکار کنند . اما ‹‹کادابّا››  با قامتی راست گام برمی داشته و این خود بسیار پراهمیت است .

دیرین شناسان حدود دو قرن است بر این گمانند که نقط? سرنوشت ساز تکامل ، که راه بشر را از میمونها جدا کرد ، کندن دستها از زمین و ایستادن او بر روی دوپا بوده است . تمام سنگواره هایی هم که تا ده? 1890 میلادی بدست می آمد ، یعنی تا زمانی که بقایای انسان قدیم جاوه نیزکشف شد ، مؤید این نظر بودند و این چنین بود تا ربع قرن پیش که استخوانهای ‹‹ لوسی12 ›› را یافتند و شگفت اینکه استخوانبندی او در مقام مقایسه بسیارکامل بود و این کشف بازهم بیش از پیش نظر دیرین شناسان را قوام بخشید . جمجم? لوسی آشکارا به مانند میمونها بود اما او قامتی ایستاده داشت .

اما شناخت دلیل و انگیز? برخاستن آن موجودات بر روی دوپا به این سادگی ها میسر نبوده است . نظری? سنتی ، مدام روی این نکته اصرار کرده است که در اوان پیدایی نخستین نیاکان انسان ، از رطوبت آب و هوای شرق آفریقا بسیار کاسته شده بود . این تغییرات آب و هوایی پوشش گیاهی را از حالت جنگلی به علفزارها تبدیل می کرد و بر این اساس نظری? تکامل اینچنین ادامه می یابد که نیاکان اولی? ما مجبور می شدند خود را با وضعیت جدید وفق دهند . آنها یاد گرفتند که قامت خود را بالا بکشند تا از فراز مرغزارها بتوانند شکارچیان و درندگان کمین گرفته را ببینند ؛ علاوه بر این شاید قامت ایستاد? یک جانور به او کمک می کرده تا به نوعی کمتر جلوی آفتاب سوزان علفزارها قرار بگیرد و در عوض بیشتر خود را در معرض وزش باد خنک کننده قرار دهد . با هم? این حرفها باید گفت که این نظری? سنتی چندان درست نیست . زیرا معلوم شده که زیستگاه انسانهای کهن علفزارها نبوده است . جالب اینکه این نکته از مقاله ای که همراه با خبر کشف هایلی سِلاسی در نشری? نیچر به چاپ رسیده بود دریافت می شود . در این مقاله با ذکر شواهد و دلایلی حاصل از مطالع? سنگواره های مربوط به پوشش گیاهی و توده های جانوری ، و نیز بررسی شیمیایی خاک باستانی منطقه ، معلوم می شود که خواه آب و هوای آن روزگار در شرق آفریقا خشک شده بوده خواه نه ، زیستگاه ‹‹جدّاعلای میمونِ زمین زی›› یا همان ‹‹ آردی-پیثکوس رامیدوس کادابّا ›› پوشش جنگلی انبوه نیز داشته است . این نکته در مورد دیگر نیاکان دوردست انسان نیز که در طی چندین سال اخیر کشف شده اند صدق می کند . مثلاً همان ‹‹ آردی-پیثه کوس رامیدوس رامیدوس ››  و یا گون? دیگری به نام ‹‹ اُرُرین توگِنِنْسیس13››  که در ماه دسامبر سال 2000 خبر کشف آن را پژوهشگران فرانسوی و کنیایی اعلام کردند .

 

بر گرفته از : www.amordadgan.com


دیدگاه های شما()


جدول همه یادداشت های این تار نگار
سپاس
www.mastaan.ir
نشانی جدید تارنگار
سیرسور
جشن دیگان شاد باد
شب یلدا شاد باد
پیشگویی های زرتشت از آینده ایران
فرتور خودم
بک گراند بیزینس
بک گراند اندیشه نیک
خدای درون
اوستا بخش دوم
اوستا بخش نخست
دین زرتشت
زرتشت
[همه عناوین(105)][عناوین آرشیوشده]

mastaneashegh.parsiblog.comMaso'ud Kazemi, 09112775116 - 09371275689 مزرعه طلایى گرگان - شهرک امام - 3353248 - 09111750694 - فروش کالای کشاورزی و ابزار وابسته

زیبا و خواندنی

ضرب المثل

پاسداری از زبان پارسی

دیدگاه شما ؟

تارنمای مســــتانی

آگاه سازی

نو اندیشى - دیدگاه آقای کبیر یکی از نو اندیشان ایرانی

گاه شمار

سه شنبه 103 اردیبهشت 11

از آغاز: 383632 بازدید

امروز: 8 بازدید

روز پیش: 39 بازدید

فهرست

[خـانه]

[ RSS ]

[ Atom ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

شناختن من

مستان ِ عاشق
اهورا هخا
تارنگار مستان

آرم خودم

مستان ِ عاشق

بود و نبود

یــــاهـو

آرم دوستان


















لینک دوستان

یادداشتهای من
مذهب عشق
هادی حامد رحمت
تک پیکسل (سرویس تبلیغات پیکسلی رایگان)
فرهنگ سرای پارسی
مستان ِ عاشق
پری ناز دختر شمالی
بیا تو بندر
اَمُــــــــردادگان

بایگانی

تاریخ و تمدن[31] . زرتشت[14] . تصاویر[9] . از همه جا[9] . موزیک و ویدئو[8] . گاه شمار[6] . گردشگری[6] . جشن ها[4] . مذهبی[3] . تلفن همراه[3] . زمینه میز کار[2] . اتومبیل[2] . دین و سیاست[2] . لطیفه[2] . لینک بلاگ . زمینه میز کار . طبیعت بی زبان . بازی ها . پزشکی . نوشته های خودم .

بایگانی

مطالب پیشین

اشتراک

 

نگارشگر پایه تارنگار

www.parsiblog.com
((سپیده دم انسانیت ...)) بخش نخست - مستان ِ عاشق
گزینش برای رویه خانگى