انتساب پاره ای رویدادهای تاریخی و آثار و ادوات باستانی به شخصیتهای مشهور و شناخته شده تاریخی، در ایران و سراسر جهان رواج داشته است. چنین انتسابهایی هم به دست عامه مردم و هم به دست دانشمندان و پژوهشگران صورت گرفته است. اما پای نفشردن بر درستی داده های تاریخی یا استنباط های پیشین و کوشش برای جبران اشتباههای متداول، وجه مشخصه میان پژوهشگران و عوام است. چنین انتسابهایی در مورد شخصیتهای تاریخی مانند اسکندر مقدونی و انوشیروان ساسانی و شاه عباس صفوی بیش از دیگران دیده شده است
در سال 1266 ش، سنگ قبر نگارینی در گورستان سلطنتی(صیدا) بدست آمد که(ویلیام سی موری)، به دنبال پژوهشهای اولیه و در کتاب(گزیده تاریخ یونان)، آنرا به عنوان سنگ گور اسکندر مقدونی معرفی کرد. تا به امروز نیز همه پژوهشگران، این فرضیه را پذیرفته اند. این سنگ قبر مشهور در موزه باستان شناسی استانبول نگهداری میشود. (وینسنزبرینکمن)، محقق آلمانی، پژوهشهای تازه ای را در مورد این سنگ قبر انجام داده است و فرضیه انتساب این سنگ قبر به اسکندر مقدونی را با قاطعیت رد میکند. او، با بهره گیری از دانش نوین مطالعات رنگ نگاری فرابنفش، رنگ های واقعی اثر را نیز بازسازی میکند. براساس مطالعات برینکمن، این اثر متعلق به سال320پیش از میلاد و از آن (ابرالونیموس) شاه ایرانی تبار (صیدا) در فینیقیه باستان و لبنان امروزی است. پژوهشهای برینکمن، جزئیات جالبی را از محتوای سنگ نگاره های اثر در اختیار میگذارد. مانند نگاره ایرانیانی با لباسهای گشاد و رنگین که سپرهایی با نگاره های مشابه نقشهای تخت جمشید به دست گرفته اند، که اطلاعاتی از چگونگی پوشاک آن زمان و رنگ آمیزی پارچه ها و دیگر ادوات میدهد. در بخشهای دیگر، نگاره هایی از شیر و خورشید، نبردهای پیادگان، سواران، شاهین یا عقاب، تیراندازی، شکار شیر و گوزن و زین افزار اسبان دیده میشود.
بر گرفته از بلاگ تخت جمشید