سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مستان ِ عاشق

بدکاران، جز با همانندان خود، دوستی نمی کنند . [امام علی علیه السلام]

نگارش شده به دست: اهورا هخا

داستان کودکی انسان بخش پایانی
دوشنبه 87 بهمن 28 12:34 صبح

 همچنانکه پاهای میمون‌مانند آن جانوران به‌تدریج تکامل می‌یافت و دگرگون می‌شد تا بتواند قامت راست آنها را بر خود نگه دارد و به پیش بَرَد اما در عوض از آن هنگام باز ، قدرت گرفتن اجسام با پاهای خود را اندک اندک از دست می‌دادند زیرا شست پای آنها که کوتاه‌تر از گذشته بود برخلاف شامپانزه‌ها و دیگر میمونها ، برای وظیفه‌ای جدید که همان راه رفتن باشد مهیا می‌شد . پیامدهای این دگرگونی بیش از هرکس دیگر گریبانگیر مادران و نوزادان انسان‌گونه‌ها می‌شد . وقتی فکرش را بکنیم می‌بینیم که بچه‌شامپانزه‌ها این شانس را دارند که با چنگهای قویِ دست و پایشان خودشان را به موهای بدن مادر بچسبانند و یا خود را از بدن او آویزان کنند اما کودک یک انسان‌گونه این قدرت را ندارد و بر عهد? مادر است که او را به‌کمک دستان خود حمل کند و طفلکی مادرها از همان زمان بسیاری از آزادیهای حرکتی خود را به نفع فرزندانشان باختند . همین بود که آن مادران احتمالاً مجبور می‌شدند به جفت خود یا به گروه خود بیشتر و بیشتر وابسته باشند و این نیز احتمالاً به آنجا می‌انجامیده که پیوندهای اجتماعی محکم‌تر شود و در پی آن شاید بتوان دلیلی یافت بر اینکه انسانها برخلاف میمونها بیشتر به تک‌همسری روی آوردند . اما دانشمندان با تکیه بر دانش و بینش و ژرف‌اندیشی خود ، از دل هر نکت? ظریفی که از آن دوران درمی‌یابند به ظرایف بسیار دیگری نیز دست می‌یابند . «دین فالک»16 ازجمله همین دانشمندان است و تخصصش در شناخت روند تکامل تاریخی مغز می‌باشد . او به این می‌اندیشد که همین اطفال نیازمند و بی‌دست‌وپا در تکامل انسان نقش داشته‌اند . به نظر او مادرانی که می‌خواستند طفیلی خود را زمین بگذارند مجبور بودند با صداهایی ظریف و لطیف و نوعی حرف زدن کودکانه او را آرام کنند و این خود به تکامل و شکل‌گیری دستگاه صوتی انسان کمک کرده است .

جز اینها سنگوار? «سلام» بازهم حرفهایی برای گفتن دارد . گویا در آن زمان ، دور? رشد مغز انسان نسبت به گذشته طولانی‌تر شده بوده است و این تغییر باعث می‌شده که مدت زمان وابستگی کودک به والدین نیز افزایش یابد . گروه از روی دندانهای «سلام» حدس زدند که احتمالاً او بچ? سه‌ساله‌ای بوده است ؛ هرچند که اکثر بخشهای محفظ? مغزی او از میان رفته اما نمونه‌ای از مغز کوچکش اکنون به‌صورت ماسه‌سنگی قالب‌ریزی شده در سر او باقی مانده و تا امروز شکل و انداز? قدیم را نگه داشته است و حدود 330 سانتی‌متر مکعب حجم دارد . این مقدار به‌تقریب همان است که معمولاً مغز یک شامپانز? سه‌ساله حجم دارد . این واقعیت می‌تواند به این معنی باشد که سرعت رشد مغز او بیشتر از سرعت رشد مغز یک شامپانزه نبوده است ؛ بر این اساس زرسنای عقیده دارد که رشد مغز او قرار بوده که بازهم ادامه داشته باشد . به‌‌تصور او ، برای اینکه مغز این استرالوپیتها به انداز? نهایی خود برسد ، رشد آن درمقام مقایسه با شامپانزه‌ها ، هرچند با سرعت یکسان ، اما مدت زمان بیشتری به طول می‌انجامیده است .

آنچه عموماً میان پستانداران و البته راست? نخستیان دیده می‌شود پایان گرفتن وابستگی بچه‌ها پس از دوران شیرخوارگی است . هربچه‌ای پس از این دوران  خود به یافتن و تهی? غذا برای خود می‌پردازد . اما درپی تکامل انسان ، تفاوتی میان او و دیگر جانوران پدید آمد . هرچه مغز او متکامل‌تر می‌شد دوران کودکی او نیز افزایش می‌یافت ، دورانی که فرزند بسیار وابسته و محتاج مراقبت و نگهداری والدین است . زرسنای نشانه‌هایی از آغاز این تحول و شکل‌گیری و پیدایی این مرحل? خاص زندگی انسان را در کودک دیکیکا مشاهده کرده است . او با شعف بسیار از این یافت? خود سخن می‌گوید : " این کشف به‌راستی کشف فوق‌العاده‌ای است ؛ به یک مقطع کوتاه از زندگی یک انسان‌گون? کوچولو نگاه می‌کنیم و از رهاورد آن به تحولی مهم در تاریخ حیات یک گون? مهم از اجداد کهن انسان پِی‌می‌بریم ."

ازقراری که پیداست درآن روزگار نشانه‌های توفانی از دگرگونیهای سرنوشت‌ساز ظاهر شده بوده و زمزمه‌های جهشهایی نو در راه دشوار چندمیلیون‌سال? تکامل انسان به گوش انسان‌گونه‌های ساده‌دل غریبی می‌کرده است . یک دانشمند که درباب تکامل انسان بسیار می‌داند و در دانشگاه میشیگان سرگرم کار است ، دراین خصوص نظر جالبی دارد . نامش «هُلی اسمیث»17 است ؛ وی می‌گوید :" اگر قرار می‌بود که آن موجودات عمر کوتاهی می‌داشتند دیگر مغز بزرگ به چه دردشان می‌خورد ؟ اینکه در دوران کودکی کلّی وقت و نیرو صرف بزرگ شدن مغز شود آن زمانی ارزش خواهد داشت که فرصت بهره‌برداری از آن مغز نیز وجود داشته باشد ! " این زن دانشمند با چنین دیدگاهی ، پیدایی دوران کودکی را برای اجداد انسان نشانه‌ای می‌داند از طول عمر بیشتر آنها نسبت به پسرعموهای کاملاً میمونشان . همین روند ، نهایتاً امروز به اینجا رسیده است که انسانها نسبت به میمونها تا حدود چندین دهه بیشتر عمر می‌کنند .

اما داشتن مغز بزرگ پیامدهای دیگری هم داشت . ماد? خاکستری مغز با عطشی فراوان ، توانی را که از غذا خوردن برای ما فرهم می‌آید می‌بلعد . یک‌پنجم انرژی دریافتی ما در مغز مصرف می‌شود . و خوب غذاهای امروز ما بسیار مقوی‌تر و پرمایه‌تر از خوراکیهای ساد? آن انسان‌گونه‌های قدیم است . در واقع از روزگار کودکِ دیکیکا و لوسی و قوم و خویش آنها حدود یک میلیون سالی به‌درازا انجامید تا گوشت نیز ، با ارزش غذایی فراوانش ، کم‌کم به سر سفره‌های نیاکان دور ما راه پیدا کرد . پیش از آن معمولاً بیشتر غذای آنها را سبزیجات و گیاهان تشکیل می‌داد . آنها دریافتند که با کمک ابزارهای استخوانی می‌توانند پاره‌های گوشت را از کالبد شکار جدا کنند و آنگاه با شکستن استخوانهای شکار به مغز بسیار مغزّی و سرشار از پروتئین آنها دست یابند و از منافع سرشارش بهره‌مند شوند . سفر? رنگارنگ‌تر آنها موجبات ادام? رشد و بزرگتر شدن مغزشان را فراهم کرد . بعد بازهم توان فکریِ بیشتر و اختراعات و ابداعات ، و دوباره از رهاورد آنها ، مغزهایی بزرگتر و اندک‌اندک انسان چشم گشود و خود را در بستر تاریخ یافت .

زندگینام? این کودک آن‌قدرها پرهیجان و پرماجرا نبود ولی گامهای اساسی تکامل بشر که او از آنها برای ما گفت ، بس ژرف و ماندگار بودند . و با اینکه اکتساب خصایص و فضایلی چون راست‌قامتی و برپای‌خاستن و تصاحب مغزی اندیشمند و بزرگ برای انسان همیشه بهای سنگینی درپی‌ داشته و در راه تکامل بشر امروزی ، بیشترین هزینه را نیز مادران از وجود خود پرداخته‌اند ، اما این روند تعالی تا امروز پرثمر بوده و فرزندان باهوش و فرهنگ از آن نسل مادران فداکار برجای مانده‌اند که روزبه‌روز تمدن و دانش و فنّاوری نو پدید می‌آورند و البته از گذشته‌های دور و نزدیک خود نیز غافل نیستند . 

 

 

 

 

نکته‌ای چند از زندگی «سلام» و همنوعانش ...

صاحب‌نظران در باب نحو? زندگی«اُسترالوپیثکوس افرنسیس»ها نظرهای یکسانی ندارند . برخی بر این‌اند که آن موجودات به‌تمامی بر زمین می‌زیسته ، درختان را ترک گفته بوده‌اند . این گروه از متخصصین ، مشخصه‌های اندام فوقانی آنها را که به کار زندگی بر درخت می‌آید ، میراثی می‌دانند که ایشان از گذشتگان خود به ارث برده بودند و با اینکه دیگر بر شاخسار درختان نمی‌زیستند و محیط زندگی‌شان زمین بوده ، اما هنوز این ویژگیها در پیکرشان برجای بوده است . گروه دیگر نظری دیگر دارند و دوام چند صد هزار سال? این قبیل ویژگیها را دال بر زمین‌زی بودن و درخت‌زی بودن توأم آنها می‌دانند بدین معنا که هنوز بالا رفتن از درختان و حرکت بر شاخه‌ها ، بخش مهمی از عادات حرکتی آنها را شامل می‌شده است . آنچه می‌تواند مؤید این نظر باشد پوشش گیاهی سرزمین منزلگاه «سلام» ، «لوسی» و دیگر اعضای بازمانده از خیل استرالوپیثهای هم‌گون? آنهاست که از روی سنگوار? جانوران یافت‌شد? دیگر قابل تصور است ؛ آب و هوایی مرطوب و بیشه‌هایی که در دل علفزارهای وسیع اینجا و آنجا به‌چشم می‌خوردند . طبیعی است که بیاندیشیم آنها گاه بر زمینِ چمنزارها راه می‌رفته‌اند و گاه که به بیشه‌ای سَرَک می‌کشیدند بر بالای درختان می‌شدند .

پژوهشگران در مجراهای نیم‌دایره‌ای18 گوش «سلام» نیز دقت کردند و بَرْ ایشان معلوم شد که همانند است با میمونهای آفریقایی و نیز گون? دیگری به‌نامِ «اُسترالوپیثکوس آفریکانوس»19 . ایشان از این نکته به آنجا رسیدند که افراد گون? افرنسیس احتمالاً به سرعت و چابکی ما انسانهای امروزی نمی‌توانسته‌اند بردوپای خود حرکت کنند . براین‌اساس شاید که قابلیتی دیگر نیز در این انسان‌گونه‌ها محدود و ضعیف بوده است بدین‌معنی‌که آنها نمی‌توانسته‌اند به‌خوبی بالاتنه و سر خود را  مستقل از هم حرکت دهند . در گون? ما انسانهای امروزی ، این توانایی بسیار بارز و درخشان است و به‌نظر می‌آید که نقشی اساسی در فراهم آوردن و تسهیل قابلیت دویدن به مسافتهای طولانی ایفا می‌کند . پس برمبنای سخن این محققان می‌توان گفت  استرالوپیثکوس افرنسیس در راه رفتن و دویدن ، تازه در آغاز راه بوده و چندان مهارتی نداشته است . این موضوع را مدتها پیش گروهی از دانشمندان ازجمله «جَک سْتِرن»20 برمبنای بررسی نمونه‌های قبلی افرنسیس ، مثل لوسی ، پیش‌بینی کرده بودند و امروز با آمدن کودک دیکیکا شواهدی جدید بر مدعای ایشان می‌توان برشمرد که اُسترالوپیثکوس افرنسیس ادام? برخی از عادات دوران قدیم‌تر زندگی بر درختان را در وجود خود داشته است . شاید این موجودات شب‌هنگام زمین را ترک کرده و برای استراحت به بالای درختی پناه می‌برده‌اند و یا می‌توان تصور کرد که دلیلی وجود نداشته تا آنها خود را از منابع غذایی قدیمشان محروم کنند و حتماً گاه و بیگاه به‌سراغ همان میوه‌ها و خوراکیهای درختی می‌رفته‌اند .

همانگونه که گفته شد برخی با این دیدگاه مخالف‌اند . «اُووِن لاوْجُی»21 ، از انسان‌شناسان بنام ، خصوصیات مناسب برای زندگی بر درخت را در این گونه از آدمیان کهن ، صرفاً بازماند? ایام دور و بلااستفاده می‌داند . او بحث دربار? این موضوع را منتفی می‌داند چراکه انگار پاسخ را در «ردّپای لائِتُلی» (که پیشتر از آن سخن گفتیم ) یافته است . به چشم او در این ردپا اثری از یک انگشت شست پا که مناسب گرفتن شاخه‌های درختان باشد دیده نمی‌شود و همین کافی است تا او را متقاعد سازد که آنها را توان حرکت و زندگی بردرختان نبوده است . صرف‌نظر از این آرای متناقض ، آنچه مهم است روند تکامل تدریجی بشر است که در گون? مورد بررسی ، خود را به‌خوبی نشان می‌دهد .  در فرآیند انتخاب طبیعی آنگاه که ایستادن و راه رفتن انسان بر دوپا پیش آمد ، نخست اندام تحتانی جانور از جمله لگن خاصره و پاها دگرگون شدند و دستها و کمربند شانه‌ای که نقش کمرنگ‌تری در دوپایی انسان دارند در مراحل بعد تغییراتی را به خود پذیرفتند . و اکنون به‌کمک این‌همه شواهد عینی ، تصاویر روشن یکی از نمایشهای  سیردگرگونگیهای تکامل انسان پیش روی ما شکل گرفته است : تبدیل تدریجی جانوری درخت‌زی به یکی از نیاکان زمین‌زی انسان خردمند .

 

‌پی‌نوشتها :

1 – Zeresenay Alemseged ؛

2 – Alula ؛

3 – این عبارت که به خط لاتین "Australopithecus Afarensis" نوشته می‌شود ، نامی است برای گونه‌ای معروف از جنس استرالوپیثکوسها که خود این جنس نیز با یکی-دو واسطه شاخه‌ای است از خانواد? انسان‌گونه‌ها یا آدمیان ، و معنای آن دلالت دارد بر مفهوم ( pithecos یونانی ) میمونِ (australis لاتین ) جنوبیِ منسوب به منطق? اَفَر و شاخص آن درآغاز لوسی بوده است .  

4 – Bill Kimbel ؛

5 – Afar ؛

6 – Dikika ؛

7 – Awash ؛

8 – Hadar ؛

9 – به خط لاتین : Ardipithecus Ramidus و برای آگاهی دربار? آن مقال? «سپیده‌دم انسانیت» در شمار? مهرماه را بخوانید .

10 – ردپای لائِـتُلی ( به خط لاتین Laetoli ) در محلی به همین نام و در کشور تانزانیا در سال 1976 و به‌دست مِری لیکی و گروهش کشف شد . ردی است از دو نفر از موجودات نیمه‌میمون و نیمه‌انسان قدیم که بر خاکسترهای آتشفشانی برجای مانده و سخت شده و پیداست یکی از آنها کوچک و دیگری بزرگسال بوده است . آنها بر دو پا راه می‌رفته‌اند . این رد مربوط به 3.7 میلیون سال پیش است . 

11 – در زبان انگلیسی از عبارت «فرونشستگی اَفَّر» یا «Afar Depression» استفاده می‌شود که در واقع همان ادام? در? میان‌گسلی بزرگ آفریقاست که در کنار? دریای سرخ و خلیج عدن به صورت پهن‌دره‌ای بسیار وسیع و گسترده درمی‌آید .

12 – Antelope ؛

13 – Tilahun Gebreselassie ؛

14 – برای تشخیص جنسیت کودک پس از تصویر برداری لایه‌لایه از سر او و پردازش آن با کمک روشهای محاسباتی ، ابعاد دقیق تاجِ دندانهایِ دائمیِ شکل‌گرفته و کامل ، که البته هنوز درون فک کودک پنهان بوده‌اند را اندازه گرفتند و نتایج را با همین مشخصات در دیگر نمونه‌های استرالوپیثکوس افرنسیس که در نقاط مختلف به‌دست آمده‌اند و جنسیت آنها به قطع مشخص است مقایسه کرده ، آن را با نمونه‌های مؤنث هم‌گروه یافتند .

15 – Hyoid Bone ؛

16 – Dean Falk ؛

17 – Holly Smith ؛

18 – Semicircular Canals ؛

19 – Australopithecus africanus ؛

20 – Jack T. Stern Jr. ؛

21 – C. Owen Lovejoy .

بر گرفته از : www.amordadgan.com


دیدگاه های شما()


جدول همه یادداشت های این تار نگار
سپاس
www.mastaan.ir
نشانی جدید تارنگار
سیرسور
جشن دیگان شاد باد
شب یلدا شاد باد
پیشگویی های زرتشت از آینده ایران
فرتور خودم
بک گراند بیزینس
بک گراند اندیشه نیک
خدای درون
اوستا بخش دوم
اوستا بخش نخست
دین زرتشت
زرتشت
[همه عناوین(105)][عناوین آرشیوشده]

mastaneashegh.parsiblog.comMaso'ud Kazemi, 09112775116 - 09371275689 مزرعه طلایى گرگان - شهرک امام - 3353248 - 09111750694 - فروش کالای کشاورزی و ابزار وابسته

زیبا و خواندنی

ضرب المثل

پاسداری از زبان پارسی

دیدگاه شما ؟

تارنمای مســــتانی

آگاه سازی

نو اندیشى - دیدگاه آقای کبیر یکی از نو اندیشان ایرانی

گاه شمار

پنج شنبه 103 آذر 8

از آغاز: 393579 بازدید

امروز: 117 بازدید

روز پیش: 8 بازدید

فهرست

[خـانه]

[ RSS ]

[ Atom ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

شناختن من

مستان ِ عاشق
اهورا هخا
تارنگار مستان

آرم خودم

مستان ِ عاشق

بود و نبود

یــــاهـو

آرم دوستان


















لینک دوستان

یادداشتهای من
مذهب عشق
هادی حامد رحمت
تک پیکسل (سرویس تبلیغات پیکسلی رایگان)
فرهنگ سرای پارسی
مستان ِ عاشق
پری ناز دختر شمالی
بیا تو بندر
اَمُــــــــردادگان

بایگانی

تاریخ و تمدن[31] . زرتشت[14] . تصاویر[9] . از همه جا[9] . موزیک و ویدئو[8] . گاه شمار[6] . گردشگری[6] . جشن ها[4] . مذهبی[3] . تلفن همراه[3] . زمینه میز کار[2] . اتومبیل[2] . دین و سیاست[2] . لطیفه[2] . لینک بلاگ . زمینه میز کار . طبیعت بی زبان . بازی ها . پزشکی . نوشته های خودم .

بایگانی

مطالب پیشین

اشتراک

 

نگارشگر پایه تارنگار

www.parsiblog.com
داستان کودکی انسان بخش پایانی - مستان ِ عاشق
گزینش برای رویه خانگى